سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نظم حیوانی
برچسب ها: بهشت موهوم (1)، | نظر بدهید

از ابتدای طلبگی تا حالا خیلی سؤالات تو ذهنم بوده که حل شده. حالا اگر کامل هم پاسخ سؤال هام رو رو نفهمیده باشم میتونم یک چیزایی سرهم بکنم تا فکر پر جربزه ی خودم رو تا حدی قانع کنم.

البته بعضی مباحث هرچقدر حل بشه هنوز هم یک گیری برام باقی میگذاره. بحث هایی مثل قضا و قدر، اسماء و صفات الهی و ... . این جور مباحث به خاطر این که در یک فضای دیگری؛ غیر از آنچه ما ذهنمان در

دنیا به آن خو گرفته است، بحث می کنه هضمش برامون دشواره.

 

اما بعضی از سؤالات به ظاهر ساده هم همین حالت رو دارند.

سؤالاتی که هر روز با اونها مواجه میشیم و پاسخشون رو برای خودمون بدیهی تلقی میکنیم. یکی از این سؤالات که بعضی ها اون رو تجربه و افتخار خود می دونند، خیلی ها اون رو یک اشکال به دین یا دینداران می دونند ولی بنده و امثال بنده اون رو یک شبهه میدونیم اینه:

« آقا جات خالی عید نوروز رفته بودیم مالزی. عجب کشوریه! برید ببینید این ماهاتیر محمد چی درست کرده!!! با اینکه سنی هست ولی بیبنید درسشو از غربیا خوب یاد گرفته. درست مثل کشورهای غربی همه

چیز اونجا رو برنامست. نظم شهری شون فوق العادست! ایتالیا رفتی؟ ای کاش یک بارهم شده بری فقط نگاه کنی. این کاباره ها و جاهای خلافش نرو اصلا. البته ما هم نرفته بودیما. فقط یک بار رفتیم ببینیم اینکه

اینقدر حرفش رو میزنند چی جوریه؟ آخرش هم دیدیم همون شمال و دربند خودمون بهتره! نمی دونی ونیز رو چی جور ساختن؟ جل الخالق!!! آدم میمونه تو این استعداد بشر! فقط یک عکس ازش بهت نشون میدم

ببین و حظ کن...

 

ونیز - شهر آبی ایتالیا

 

دیدی؟؟؟ ساختمونهاش رو دیدی؟ چندین ساله اینا روی آب دارن زندگی میکنن هیچیشون نشده. عجیب نیست برات؟ تاکسیاشون قایقه! نورپردازی رو میبینی. بی خود نیست ملت پا میشن میرن اونجا رو ببینند. اصلا ابرهای تو آسمونش هم یک جور دیگه هست. به آدم حیات میده ...»

 

خوب اگر بخواهیم پای صحبت های این آقا بشینیم حالا حالاها باید گوش کنیم.

به نظر شما این حرف ها یعنی چی؟ من تو یک کلمه میگم این جور حرف زدن یعنی «وادادگی»! بله وادادگیه! مبهوت دیگران شدنه! از دارایی ها و توانایی های خود غافل شدنه!

شاید بگید: «وادادگی در مقابل خوبی ها که بد نیست! اصلا واداده ترین انسان ها شیعیان هستند چون شیعیان واقعی ادعا میکنند ما عاشق امام حسین (ع) هستیم و حاضریم در برابرش جونمون رو فدا کنیم. 

بعد اگر بهشون بگیم از خود بی خود شدن بد هست بهمون جواب میدن انسان باید عشقش در خدمت عقلش باشه. اگر عقلت بهت گفت راه امام حسین (ع) راه حقه باید تا جون داری تو این راه قدم بذاری.

خوب ما هم این نظم رو داریم با چشمهای خودمون تو غرب می بینیم. نمی خوایم بگیم دین و اهل بیت و راه اهل بیت رو قبول نداریم. اما به چشم هامون هم اعتماد داریم.»

 

بگذریم...

میگفتم براتون که بعضی سؤالها یا شبهات به راحتی برام حل نشده اند. این هم یکی از اونهاست. با اینکه بارها این سؤال رو شنیده بودم و اینطور هم پاسخ داده بودم که:

«در 28 سپتامبر 2003 اهالی برخی شهر‌های ایتالیا 9 ساعت در خاموشی به سر بردند و تکان‌دهنده‌ترین حوادث زندگی‌شان را تجربه کردند. در همین سال ساکنان ژنو هم شاهد چنین اتفاقاتی بودند و به دنبال 3 ساعت خاموشی تجربیات هولناکی را از سر گذراندند. غارت از فروشگاه‌ها، تعرض و هرج و مرج اتفاقاتی است که در اروپا و آمریکای شمالی با قطعی برق رخ داده است.» (سایت خبری مشرق نیوز)

«ساعت 21 و 34 دقیقه 13 جولای سال 1977 جریان برق شهر نیویورک قطع شد و بخش بزرگی از این شهر در تاریکی فرو رفت. وسعت غارت به حدی بود که پلیس بیش از سه هزار غارتگر را دستگیر کرد.» (همان)

خوب این اتفاقات که به نظرم تو دستگاه خدا همچین اتفاقی هم نیست معنای مهمی دارند!

خواندن این پاسخ در یکی از کتاب های شهید مطهری حالم رو کمی بهتر کرد. ولی کمی بهتر کرد. چون هنوز اشکال کوچکی گوشه ی ذهنم من رو اذیت میکرد.

تا اینکه ...

دیروز استاد عزیزمون یک نکته ای رو که از محضر حضرت آیت الله بهاء الدینی استفاده کرده بودند و در این رابطه بود را برامون نقل کردند و همین کلام استاد بهونه ای شد که این مطلب رو با شما هم در میون

بگذارم. فرمودند:« یک موقعی خدمت آیت الله بهاء الدینی بودیم. آقا سیدی آمد پیش آقا و شروع کرد به تعریف کردن از نظم غربی ها که آقا اینها چنین اند و چنان اند. گویا تازه از سفر خارج برگشته بود. آقای بهاء الدینی این حرف رو که شنیدند آن چنان عصبانی شدند که صورتشون سرخ شد و رگهای گردنشون بیرون زد و فرمودند: « ای سید چرا نمی فهمی ؟! بفهم این را ، نظم آنها نظم حیوانی است. بعد استاد توضیح مختصری هم دادند که نظم حیوانی نظمی است که براساس منافع حیوانی شکل گرفته است. یعنی ما نظم را رعایت میکنیم که بهره وری بیشتری از دنیا داشته باشیم فقط!»

یعنی یک چیزی مثل اخلاق حیوانی! مثل اون آقایی که با مشتری ها خوب برخورد میکنه که فروش بیشتری داشته باشه (که خیلی هم تابلو ئه). اونهایی که آدم های باهوشی هستند معمولا گول این جور خوش اخلاقی ها رو نمی خورند.

آخیش...

تموم شد. این شبهه هم برام حل شد.

حالا برای این که دل شما هم آروم بگیره یک مطلبی رو از سایت مشرق نیوز تحت عنوان «محک نظم غربی در خاموشی 1977 نیویورک + تصاویر» براتون میگذارم که ببینید گاهی اوقات آدم به چشم خودش هم نمیتونه اعتماد کنه:

 

«در وبلاگ یکی از ایرانیان مهاجر ساکن آمریکا که هیچگونه سمپاتی نیز با اهداف و طرز فکر نویسندگان این مقاله ندارد؛ در این مورد آمده است:


یک خانه آمریکایی


«در امریکا اصولا انسان ها منظم نیستند و خیلی شلخته و بی خیال هستند. اگر به درون خانه آنها بروید می بینید که هیچ چیزی در جای خودش قرار ندارد. اگر مبل ها و یا میز تلویزیون را جابجا کنید حتما اشیایی را پیدا خواهید کرد که چندین سال قبل گم شده بودند. کشوی لباس آنها معمولا نیمه باز است و بخشی از لباس‌هایشان هم از آن زده است بیرون. در روزهای تعطیل هیچ قاعده خاصی را در پوشیدن لباس و یا مرتب کردن ظاهر خودشان رعایت نمی کنند و با همان تنبانی که خوابیده اند از رختخواب بلند می شوند و به کافه محله خودشان می روند.

در امریکا یک سیستم و نظام اجتماعی وجود دارد که انسان ها را وادار می کند تا در راستای آن سیستم حرکت کنند. مثلا وقتی شما به یک شرکت خدماتی زنگ می زنید و برای یک ساعت خاص قرار می گذارید، آن کار به احتمال زیاد در ساعت خودش انجام خواهد شد زیرا سیستم آن شرکت به طریقی است که بیشترین استفاده را از کارمندان خود بکند و آنها را وادار می کند که کارشان را به موقع انجام بدهند و سر ساعت به کار بعدی خود بپردازند. به همین طریق سیستم حمل و نقل، ارتباطات و کلیه امور شهری در قالب سیستم تعریف شده خودش قرار می گیرد. برای همین شما در امریکا احساس می کنید که همه چیز منظم است و در جای خودش قرار دارد. رانندگی نیز مثل بقیه چیزهای دیگر در امریکا بر طبق اصول تعریف شده خودش است.


با از بین رفتن اهرم های برقراری، نظم در زندگی شخصی آمریکایی رنگ می بازد. 


در واقع کشور امریکا مثل یک واحد حسابداری در یک شرکت خصوصی است. همه چیز در جهت بهره وری بیشتر و گردش بهتر سرمایه انجام می پذیرد و نظم اجتماعی نیز بر اساس آن شکل گرفته است.»

 

مناسبت نامه: این پست رو به مناسبت بازگشت اخوی عزیزم از خارجه میذارمتبسم

 



نویسنده : مهدی
تاریخ : سه شنبه 95 دی 14
زمان : ساعت 2:14 عصر


مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
Design By : Ashoora.ir




 

کل بازدید: 22957
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 1
تعداد کل پست ها: 13

دانشنامه عاشورا

روزشمار محرم عاشورا






پایگاه جامع عاشورا